معنی اراز هکاردن - جستجوی لغت در جدول جو
اراز هکاردن
اندوه خوردن، حرص و جوش خوردن
ادامه...
اندوه خوردن، حرص و جوش خوردن
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تراز هاکردن
میزان کردن، هم وزن یا هم اندازه کردن
ادامه...
میزان کردن، هم وزن یا هم اندازه کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
جریز هکاردن
خمیر کردن
ادامه...
خمیر کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
شراب هکاردن
سیراب کردن زمین
ادامه...
سیراب کردن زمین
فرهنگ گویش مازندرانی
لاپراز هکاردن
تکیه دادن، لمیدن
ادامه...
تکیه دادن، لمیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
نماز هکاردن
نماز خواندن
ادامه...
نماز خواندن
فرهنگ گویش مازندرانی
اتا هکاردن
پنهانی و دزدانه نگاه کردن
ادامه...
پنهانی و دزدانه نگاه کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
چرا هکاردن
چریدن
ادامه...
چریدن
فرهنگ گویش مازندرانی
دراز هکردن
کسی را بر روی زمین خواباندن به قصد زدن و تنبیه کردن
ادامه...
کسی را بر روی زمین خواباندن به قصد زدن و تنبیه کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
دراز کاردن
کسی را به قصد زدن و تنبیه به روی زمین خوابانیدن
ادامه...
کسی را به قصد زدن و تنبیه به روی زمین خوابانیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
ورا هکاردن
زدودن علف های هرز در زمین، وجین کردن
ادامه...
زدودن علف های هرز در زمین، وجین کردن
فرهنگ گویش مازندرانی